داستان روضه خوانی مرحوم میرزا حبیب الله کاشانی
مرحم به حبیب الله کاشانی تو زندگیش می نویسن که یه ایام محرمی بود جلساتی قبول کرده بود برای خاندن روضه و صحبت کردن پنج جلسه قبول کرده بود یه پیر زنی یه مرتبه اومد روضه اول محرم جلوش رو گرفت به میرزا حبیب الله ما هم خونمون روضه داریم اگه میشه بیا روضه خونه […]