۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » اخبار
  • شناسه : 581
  • 12 آوریل 2024 - 11:32
  • 31 بازدید
  • ارسال توسط :
سوره مبارکه حمد آیه 2

سوره مبارکه حمد آیه ۲

فهرست۱ تجزیه۲ ترکیب الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ تجزیه «ال» براى استغراق و تعریف جنس است، «حمد» مصدر ثلاثى مجرّد «لام» حرف جرّ و براى اختصاص است، مانند لام جرّ در جمله، «الْجَنَّهُ لِلْمُتَّقِینَ»* کلمه‏ «اللّه» گفته شد که علم است، «ربّ» صفت مشبّه است ال یا الف و لام عهد خارجى است که آن را […]

الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ

تجزیه

«ال» براى استغراق و تعریف جنس است، «حمد» مصدر ثلاثى مجرّد «لام» حرف جرّ و براى اختصاص است، مانند لام جرّ در جمله، «الْجَنَّهُ لِلْمُتَّقِینَ»* کلمه‏ «اللّه» گفته شد که علم است، «ربّ» صفت مشبّه است ال یا الف و لام عهد خارجى است که آن را عهد ذهنى هم مى‏ نامند، یا تعریف استغراق جنس است، «العالمین» در اینجا به معناى ما سوى اللّه است و در لفظ آن اختلاف است که جمع‏ «عالم» است یا ملحق به جمع.

ترکیب

الحمد؛ مبتدا؛ للّه‏ جار و مجرور و متعلّق به عامل مقدّر خبر آن. ربّ‏ نعت است از براى اللّه‏ العالمین‏ مضاف الیه است براى ربّ. و ربّ اگر مصدر باشد به واسطه اضافه‏اش به‏ العالمین‏، کسب تعریف کرده بدل مطابق مى‏شود براى لفظ اللّه‏ و اگر صفت مشبهه باشد، نعت براى لفظ اللّه‏ است از اینرو مجرور است، و اینکه در کتب ابتدایى ادبى مرقوم است که اضافه، صفت مشبّه لفظیّه است و با اضافه شدن به معرفه کسب تعریف نمى‏کند این در صورتى‏ است که در واقع و نفس الامر، اضافه به مرفوع یعنى به فاعل در معناى خود گردد، مانند طاهر القلب، جمیل الظاهر و حسن الوجه که در اصل طاهر قلبه، جمیل ظاهره و حسن وجهه هستند و لفظ؛ عالمین‏ فاعل و مرفوع براى ربّ نبوده و نیست؛ چون فاعل ربّ در این آیه ضمیر مستتر است و به‏ اللّه‏ برمى‏گردد و عالمین‏ فاعل و مرفوع براى ربّ نبوده و نیست از این رو اضافه ربّ به او اضافه لفظیه نبوده و نیست، بلکه اضافه، او به سوى‏ عالمین‏، معنویّه است و یا اینکه لفظ ربّ، اسم فاعل و مخفّف (رابّ) است به حذف الف (علامت فاعل) مانند «برّ» که مخفّف بارّ است که در این صورت، باز صفت است براى لفظ اللّه و گفتیم به واسطه اضافه شدن به لفظ اللّه، کسب تعریف مى‏کند، براى اینکه اسم فاعل و اسم مفعول، اگر به معناى ماضى یا براى ثبوت و استمرار باشند، باز اضافه آنها معنویّه است، از این رو در صورت اضافه شدنشان به سوى معرفه، معرفه مى‏شوند؛ چنان که الفاظ مالک، فاطر، غافر، جاعل در آیات ذیل به حکم قانون بالا، هر یک به اضافه شدن به معرفه، کسب تعریف نموده و هریک، صفت براى لفظ اللّه قرار گرفته‏اند، مانند: الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جاعِلِ الْمَلائِکَهِ رُسُلًا غافِرِ الذَّنْبِ وَ قابِلِ التَّوْبِ‏. سیبویه در مررت بعبد اللّه ضاربک و مررت بزید صاحبک و مررت بعمر شبیهک، گفته: صفات ضارب، صاحب و شبیه، پس از قصد ثبوت و استمرار، با اضافه شدن به معرفه، کسب تعریف کرده‏اند، از این رو به حکم اینکه موصوفاتشان مجرورند، همگى به جرّ خوانده مى شوند، تا صفات براى معارف ما قبلشان باشند، چون اضافه به فاعل نشده ‏اند.

[su_tabs active=”7″ mobile=”scroll”][su_tabs active=”7″ vertical=”yes”][su_tab title=”Tab name” disabled=”no” anchor=”” url=”” target=”blank” class=””]تفسیر المیزان[/su_tab] [su_tab title=”Tab name” disabled=”no” anchor=”” url=”” target=”blank” class=””]تفسیر نمونه[/su_tab] [su_tab title=”Tab name” disabled=”no” anchor=”” url=”” target=”blank” class=””]Tab content[/su_tab][/su_tabs][/su_tabs]

 

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

New Page 1