فصل 1 باب افعال
مانند کرم اکرم يکرم اکرام باب افعال داراي خصوصيتي است و آن اينکه همزه آن در ماضي مصدر و امر همزه قطع است يعني چون در اثناء کلام واقع شود تلفظ مي‏شود و ما بعد خود را از ما قبل قطع مي‏کند همزه امر آن همان همزه‏اي است که در ماضي بوده زيرا آنرا از مضارع اصلي مي‏گيريم و مضارع اصلي باب افعال يافعل است افعل يافعل که چون در صيغه 13 مضارع دو همزه جمع مي‏شد آنرا از مضارع انداخته‏اند
صرف بعضي از قسمتهاي باب افعال چنين است
ماضي معلوم اکرم اکرما اکرموا...
مضارع معلوم يکرم يکرمان يکرمون...
ماضي مجهول اکرم اکرما اکرموا...
مضارع مجهول يکرم يکرمان يکرمون...
امر معلوم ليکرم ليکرما ليکرموا...
اکرم اکرما اکرموا...
امر مجهول ليکرم ليکرما ليکرموا...
مثال اوعد يوعد ايعاد ليوعد اوعد اجوف اقام يقيم اقامه ليقم اقم مهموز الفاء و ناقص آتي يؤتي ايتاء ليؤت آت .
توضيح در مصدر اجوف باب افعال پس از اينکه عين الفعل بجهت قواعد اعلال حذف شد بجاي آن يک تاء در آخر آورده مي‏شود اقوام اقامه و اعوان اعانه و...
يک مورد استثنائي:
راي چون به باب افعال رود عين الفعل آن پس از نقل حرکتش بما قبل حذف مي‏شود و در مصدر بجاي عين الفعل محذوف يک تاء در آخر مي‏آورند مي‏گوييم اري يري اراءه اراءي ارءاء اراءه .
تبصره
ماده‏هائي مانند الحياه و العي چون بباب افعال روند فقط حکم معتل در مورد آنها جاري مي‏شود و نه حکم مضاعف .
معاني باب افعال باب افعال در ده معناي زير بکار برده مي‏شود:
1 - تعديه يعني متعدي کردن فعل لازم مانند ذهب زيد زيد رفت اذهب زيد بکرا زيد بکر را روانه کرد ضحک زيد زيد خنديد اضحکني زيد زيد مرا خنداند تعديه معناي غالبي باب افعال است.
2 -دخول فاعل در وقت و اين در افعالي است که ماده آنها وقتي از اوقات باشد مانند اصبح زيد زيد داخل صبح شد و امسي بکر بکر داخل عصر شد فسبحان الله حين تمسون و حين تصبحون ...
و حين تظهرون18 روم.
3 -وصول وقت يعني وصول وقت ماده فعل براي فاعل مانند احصد الزرع وقت حصاد زرع رسيد حصاد درو اقطف الثمر وقت چيدن ميوه رسيد.
4 -مفعول را داراي صفتي يافتن مانند اعظمت الله خدا را با عظمت يافتم ابخلت فلانا فلاني را بخيل يافتم.
5 -واجديت يعني داراي مبدا فعل شدن فاعل يا داراي مبدا فعل کردن مفعول مانند اغد البعير شتر داراي غده شد اقفر البلد شهر داراي قفار يعني ويراني شد ارکبت ابي پدرم را داراي مرکب کردم ثم اماته فاقبرهسپس او را ميراند و برايش قبر قرار داد 21 عبس.
6 -سلب يعني سلب مبدا فعل از فاعل يا مفعول مانند اشفي المريض شفاي مريض بر طرف يعني ممتنع شد اعجمت الکتاب عجمه و ابهام کتاب را بر طرف نمودم.
7 -تعريض يعني در معرض قرار دادن مثل اباع زيد کتابه زيد
کتابش را در معرض بيع قرار داد.
8 -مطاوعه يعني اثر پذيري و اين عکس معناي تعديه است مانند کب زيد الاناء زيد کاسه را واژگون کرد اکب الاناء کاسه واژگون شد.
9 -ضد معناي ثلاثي مجرد مانند نشطت الحبل ريسمان را گره زدم انشطت الحبل گره ريسمان را باز کردم.
10 -معناي ثلاثي مجرد مانند قال او اقال زيد البيع زيد معامله را بهم زد .
توجه کنيد
از باب افعال و ديگر ابوابي که در بيان معاني متعدد بکار گرفته مي‏شوند ممکن است در يک استعمال بيش از يک معني استفاده شود مانند اعظمت الله که هم مفيد تعديه است و هم مفعول را داراي صفتي يافتن‏.

*******************
پرسش و تمرين
‏1 - امر حاضر معلوم باب افعال بر چه وزني است همزه آن چه حرکتي دارد چرا.
2 -همزه بر چند قسم است و خاصيت هر کدام چيست براي هر کدام پنج مثال از قرآن مجيد بياوريد.
3 -افعال زير را به باب افعال ببريد هر وقت گفته مي‏شود فلان فعل را به فلان باب ببريد بايد صيغه اول ماضي و صيغه اول مضارع و بعد مصدر آنرا ذکر کنيد خرج مد وعد مات راي حي.
4 -از باب افعال افعال فوق ماضي معلوم سه فعل اول مضارع معلوم سه فعل دوم مضارع مجهول سه فعل اول ماضي مجهول سه فعل دوم امر معلوم سه فعل دوم و امر مجهول سه فعل اول را صرف کنيد.
5 -در افعال زير کداميک از معاني باب افعال مراد است احسن نيکو کرد اخوص النخل درخت خرما خوشه‏دار شد اضحي زيد زيد چاشت کرد
اجمع القوم مردم جمع شدند اردف پشت سر هم درآورد اسخيت زيدا زيد را سخي يافتم اکمل کامل کرد افطر الصائم روزه‏دار افطار کرد اسرع تند رفت اثمر الشجره درخت ميوه‏دار شد انتجت الفرسه ماده اسب زائيد اشفاک الله عسلا خداوند عسل را براي تو شفا قرار دهد افزعت زيدا بيم زيد را برطرف کردم اقتلتني مرا در معرض قتل قرار دادي اخفيت امري کارم را پنهان کردم با توجه به خفيت امري فلما راينه اکبرنه31 يوسفاقيموا الصلوه و آتوا الزکاه43 بقرهآتوني زبر الحديد...
افرغ عليه قطرا96 کهففسبحان الله حين تمسون و حين تصبحون...
و حين تظهرون18 رومثم اماته فاقبره21 عبس.
6 -اعلال اراءه اساءه احاطه را بيان کنيد