فصل 8 مجهول فعل لازم‏
دانستيم که در فعل مجهول بايد مفعول را بعنوان نائب فاعل بعد از فعل قرار داد از اينرو فعلي را که بخواهيم مجهول کنيم بايد متعدي يعني داراي مفعول باشد.
مانند: ضرب که فعل علاوه بر فاعل به مفعول به نيز احتياج دارد؛ مي‏گوييم: ضرب زيد بکرا و در مجهول آن مي‏گوييم: ضرب بکر .
و اما فعل لازم مانند ذهب را که مفعول ندارد، نمي‏توان مجهول کرد؛ مگر اينکه آنرا بوسيله حرف جر متعدي نماييم .
متعدي کردن فعل لازم با حرف جر چنين است که حرف جري بر سر اسم درآورده، بعد از فعل قرار دهيم.
مانند: ذهب زيد (زيد رفت) -> ذهب زيد ببکر (زيد بکر را برد) / ذهب ببکر بکر (برده شد) .
صرف ماضي مجهول متعدي به حرف جر از اين قرار است:
فعل به فعل بهما فعل بهم فعل بها فعل بهما فعل بهن فعل بک فعل بکما فعل بکم فعل بک فعل بکما فعل بکن فعل بي فعل بنا.
و صرف مضارع آن از اين قرار است:
يفعل به يفعل بهما يفعل بهم...يفعل بک يفعل بکما يفعل بکم...يفعل بي... .
و صرف امر آن از اين قرار است:
ليفعل به ليفعل بهما ليفعل بهم...ليفعل بک ليفعل بکما ليفعل بکم...ليفعل بي... .
ضمائر
همانطور که ملاحظه شد ضمائر مجهول متعدي به حرف جر غير از ضمائر اقسام گذشته است. اين ضمائر عبارتند از: (ه ، هما ، هم ، ها ، هما ، هن ، ک ، کما ، کم ، ک ، کما ، کن ، ي ، نا) که بوسيله حرف جر به ترتيب نائب فاعل صيغه‏هاي چهارده‏گانه فعل قرار مي‏گيرند. بجاي شش ضمير اول مي‏توان اسم ظاهر آورد. مانند: ذهب به يا ذهب برجل... ذهب بهن يا ذهب بنساء ولي در هشت صيغه بعد فقط بايد ضمير آورده شود.