5-فعل التعجب : و آن دو صيغه دارد : افعَلَ و اَفعِلْ ، بر وزن ماضي و امر از باب افعال ، ولي معني ماضي و امر ندارد ، بلكه متكلم در مقام اظهار تعجب آنها را مي گويد و هيچ گونه تصرفي در آنها نيست و صيغه اول با ما وصيغه دوم با بِ استعمال مي شود و تعجب كه در فارسي شگفتي گويند : حالتي است دروني كه از پي نبردن به علت چيزي حاصل مي شود كه از تكلم درباره آن چيز مي ماند و در آن چيز جنبه خلاف عادي تصور مي كند و اگر آن حالت ادامه پيدا كند و شخص ديگري متنوجه باشد متعجب را خنده اي گيرد ، در قران است : فما اصبرهم علي النار : پس چه شكيبايند بر آتش (بقره-2-175) و اَسمِع بهم و ابصر يوم يأتوننا لكن الظالمون اليوم في ضلال مبين : چه شنوايند و چه بينايند روزي كه سوي ما مي آيند لكن ستمكاران امروز در گمراهي آشكار هستند (مريم-19-38) و خدا را حالت تعجب نيست و اين آيات چنان است كه مي فرمايد تعجب كننده درباره اين گروه بايد تعجب كند .