فعل لازم چون مفعول نمي گيرد مجهول ساخته نمي شود ، زيرا فعل مجهول آن است كه به جاي فاعل به آن نسبت داده شود ، مگر آنكه چنانچه گفتيم متعدي شود ، پس اگر با حرف جر متعدي شد ، مفعول پس از حرف جر واقع مي شود و به فعل متصل نمي شود ، گر چه ضمير باشد ، پس فعل لازم متعدي به حرف جر هميشه مفرد مذكر غائب است ، زيرا فعل به واسطه ضمير فاعل تثنيه و جمع و غائب و حاضر و متكلم و مذكر و مؤنث مي گردد و در فعل مجهول فاعل در كار نيست و مفعول هم در اين صورت به جاي فاعل متصل به فعل نشده ، پس در فعل متعدي مجهول اگر فاعلش ضمير باشد مي گويي : ضُرِبَ ضُربا ضُرِبوا ... و اگر ظاهر باشد مي گويي : ضُرِبَ زيدٌ ضُرِبَ زيدان ضُرِبَ زيدئون ضُرِبَ هندٌ ضُرِبَ رجالٌ و همچنيني هر فاعلي كه اسم ظاهر باشد فعل مفرد مذكر غائب است ، ولي اگر ضمير باشد چهارده صيغه فعل ساخته مي شود ، لكن فعل لازم متعدي به حرف جر باشد در هر دو صورت مفرد مذكر غائب آورده مي شود ، چنانچه گويي : ذُهِبَ بزيدٍ ذُهِبَ بهندٍ ذُهِبَ بزيدَينِ ذُهِبَ برجالٍ و در صورت ضمير بودن هم مي گويي : ذُهِبَ به ذُهِبَ بهما ذهب بهم ذهب بها ذهب بهما ذهب بهن ذهب بك ذهب بكما ذهب بكم ذهب بك ذهب بكما ذهب بكن ذهب بي ذهب بنا .