1-مؤنث لفظي حقيقي مانند فاطمه كبري حمراء كه براي زناني نام باشد و ناقة : شتر ماده و حُبلي : زن آبستن و حَمقاء : زن بي خرد .
2-مؤنث معنوي حقيقي مانند مريم زينب كه براي زناني نام باشد و نسوان : زنان و اتان : خر ماده و امّ : مادر واخت : خواهر .
3-مؤنث لفظي مجازي مانند سفينة : كشتي و لينة : درخت خرما و بُشري : نويد و صحراء : دشت و صُعَداء : آه كشيدن طولاني وصَنعاء : شهري است در يمن .
4-مؤنث معنوي مجازي مانند ارض : زمين و نار : آتش وشمس : خورشيد و دار : سراي وعين : چشم ويد : دست و رجل : پا و جهنم : دوزخ وبئر : چاه و اصبع : انگشت و حرب : جنگ و عصا : چوب دستي .
وغير اين چهار قسم هر چه هست مذكر است و مذكر يا حقيقي است و آن اسمي است كه معنايش انسان يا حيوان نر باشد و علامت تأنيث درش نباشد ويا مجازي است وآن هر اسمي است كه معنايش انسان يا حيوان نر نباشد و علامت تأنيث هم نداششته باشد واسناد فعل به آن به صيغه مذكر باشد وبعضي از مؤنثهاي لفظي در معني مذكر است ، نه مؤنث حقيقي است نه مجازي و اسناد فعل به آنها به صيغه مذكر داده مي شود ، مانند زكريا حمزة طلحة كه نام مرداني است و مؤنث معنوي مجازي قاعده اي ندارد ،بلكه ديده شده كه عرب در كلام با چيز هايي معامله مؤنث نموده ، يعني صفت وضمير را برايش مؤنث آورده و فعل را به صيغه مؤنث به آنها اسناد داده ، چنانچه بعضي از مثال هايش مذكور شد ، بلي با اسماء بلاد هر چه باشد معامله مؤنث مي شود مانند : ايران تهران شام كوفه مصر بغداد قم كاشان مكه مدينه ري نجف كربلاء و غير اينها و همچنين اسماء قبائل مانند : قريش تميم طيّ ثقيف عرب ديلم وغير اينها وبا بسياري از اعضاء بدن انسان و حيوان كه جفت باشد معمله مؤنث مي نمايند مانند عين رجل اذن يد وبعضي را مذكر قرار داده اند مانند حاجب خدّ مرفق .
و بعضي از اسماء ذو وجهين است ،يعني معامله مؤنث و مذكر هر دو با آنها شده مانند سماء در قران است : اذا السماء انشقّتْ : چون آسمان شكافته شود (انشقاق-84-1) و السماء منفطرٌ به : آسمان شكافته است يعني در روز قيامت (مزمل-73-18) در مثال اول معامله مؤنث و در مثال دوم معامله مذكر شده و سبيل مانند قل هذه سبيلي ادعوا الي الله علي بصيرة : بگو اين راه من است كه بر بينشي سوي خدا مي خوانم (يوسف-12-108) وان يروا سبيل الرشد لايتّخذوه سبيلاً : و اگر راه هدايت را ببينند آن را راه نگيرند (اعراف-7-146) در مثال اول معامله مؤنث و در دوم معامله مذكر شده است .
وبعضي اسماء شامل مذكر و مؤنث است و در آنها علامت تأنيث نيست مانند انسان بشر ابل اسد و آنها بسيار است ، چنانچه بعضي اسماء نيز شامل مذكر و مؤنث است و در آنها علامت تأنيث هست مانند حيّة سخلة و اينها از قبيل اسم جنس است كه در تقسيم سوم بيان مي شود .