اعلالش از هر جهت مانند باب افتعال است .
مثال واوي : انقاد ينقاد انقدْ انقياداً : رام شدن و در پي قائد رفتن ، ثلاثي مجردش قاد يقود قُدْ قياداً و مقاداً و قيدودة و تقواداً : حيوان يا غير حيوان را از پي خود بردن ، انقاد در اصل انقود و ينقاد ، ينقود و انقيا ، انقواد بوده .
مثال يايي : انماع ينماع انمعْ انمياعاً : آب شدن نمك و روغن و غير آن ، ثلاثي مجردش ماع يميع مِعْ ميعاً و ميعةً : مائع و روان بودن ، انماع انمَيَعَ و ينماع ، يَنمَيِعُ بوده ، صيغه ها را خودتان صرف كنيد .