از هر شش باب آمده است : يسر ييسر ايسر يَسْراً و يَسَراً : نرم و آسان شدن
يقن ييقن ايقن يَقْناً و يَقَناً : به حقيقت دانستن .
يقظ ييقظ اوقظ يقظاً و يقاظة : بيدار بودن .
يمن ييمن اومن يُمْناً و يَمناً : بركت دادن .
ينع يينع اينع يَنْعاً يُنعاً و ينوعاً : رسيده شدن ميوه و حاصل .
يبس ييبس ايبس يبساً و يبساً : خشك شدن .
اين مثالها و غير اينها از معتل الفاء يايي در همه صيغه ها مانند صحيح صرف مي شود و اعلالي در آنها نيست ، جز در دو باب كعه همزه وصل مضموم بر سر فعل امر حاضر آورده مي شود طبق قاعده اي كه مذكور شد ياء قلب به واو مي گردد و مثال معتل الفاء يايي با مضاعف و مهموز بدين قرار است :
يقّ ييقّ ايققْ يُقوقةً : نيكو سپيد شدن و اين از باب فعل يفعَل مثال ندارد .