معتل كلمه ايست كه يكي از حروف اصولش حرف عله باشد و حروف عله عبارت است از واو ياء الف منقلبه ، يعني الفي كه اصلش ياء بوده يا واو ، زيرا الف حرف اصلي كلمه نمي شود مگر در حرف و اسم مبني ، شعر :
حرف علّه سه بود اي طلبه واو ياءُ الف منقلبه
و علّه در لغت هر چيزي را گويند كه در چيزي واقع شود و موجب تغييرش گردد و از اين جهت مرض و سبب و هر حادثه اي كه شخص را از كارش باز دارد يا عذر كسي شود علت گويند . و آن چيزي كه علت در آن واقع شده عليل و معتل گفته مي شود و اينها را حروف علّه گويند زيرا در اغلب موارد موجب تغيير كلمه مي شود و آن كلمه را معتل مي نامند و تغييري كه در كلمه به حذف يا ابدال يا نقل يا اسكان مي شود اعلال مي گويند و غير معنل را صحيح نامند گر چه مهموز يا مضاعف باشد و لين در لغت : نرمي است و اينها را در حال سكون حروف لين گويند ، زيرا به نرمي تلفظ مي شوند و نيز حروف مدّ نامند در صورتي كه ساكن و حركت ماقبلش از جنس آنها باشد ، يعني : واو ماقبل مضموم ، ياء ماقبل مكسور ، الف ماقبل مفتوح و بايد دانست كه الف هميشه ساكن و ماقبلش مفتوح است و الفي كه متحرك مي شود همزه است و اينها را در اين حالت حروف مدّ گويند زيرا در تلفظ آنها نفس مقداري كشش پيدا مي كند و مد در لغت كشش دادن است ومعتل يا ثلاثي است يا رباعي ، لكن در معتل رباعي چندان اعلالي واقع نمي شود و اعلالش فقط آن است كه اگر لام الفعل دوم ياء يا واو باشد قلب به الف مي گردد ، فلذا مطرح بحث را ثلاثي قرار ميدهيم و ميگوييم :
و معتل يا واوي است يا يايي ، زيرا الف در حروف اصول يكي از آن دو بوده و به ابدال الف شده است و حروف عله يا فاءالفعل است يا عين الفعل يا لام الفعل يا دو تا از آنها يا هر سه آنها است ، بناء بر اين تقسيم اقسام معتل هفت قسم مي شود و اينك مثالها و اعلال هر يك را بيان مي نماييم و نيز معتل با مهموز و مضاعف جمع مي شود و مثال آن را پس از هفت قسم ذكر مي نماييم و در اين شعر اشاره اي به آن اقسام شده است .

صحيح استُ مثال استُ مضاعف
لفيفُ ناقصُ مهموزُ اجوف