از هر شش باب ثلاثي مجرد آمده است مانند:
امر يأمر ليأمرْ اومر امراً و اماراً و آمرة : فرمان دادن .
اجر يأجر ليأجر ايجر اجراً : پاداش دادن .
اذن يأذن ليأذن ايذن اذناً و اَذيناً : اجازه دادن و مهموزالفاء بيشتر از اين سه باب است .
ابه يأبه ليأبه ايبه ابْهاً و ابَهاً : ياد آوردن .
ادب يأدب ايأدبْ اودب ادباً و ادابة : با ادب شدن و ادب : مراعات و نگهداشتن حدّ هر چيزي است از روي فهم و زيركي .
ايس يأيس ليأيس اييس اياساً : نا اميد شدن و مهموزالفاء از اين باب جز همين ماده نيامده و اين را هم بعضي گفته اند اصلي نيست بلكه مقلوب يأس ييأس مي باشد و وزنش عفل يعفل است پس بناء بر اين مهموزالفاء از اين باب نداريم .و مضاعف با مهموزالفاء جمع مي شود ، نه با اقسام ديگر مانند : ادّتْ الناقة تؤدّ ادّاً : ماده شتر از جدايي بچه اش ناليد و اجّت النار تؤجّ اجيجاً : آتش زبانه كشيد و اجّ الماء يؤجّ اجوجاً : آب شور و تلخ شد ، چهارده صيغه اين مثال ها را صرف نماييد .
و مهموزالفاء و اللام مانند : ازا الغنم يأزاُ ازءاً : سير چرانيد گوسفندان را و اجا يأجا اجئاً : گريختن .