هاء‌سكت : هاء ساكني است كه آخر بعضي كلمات هنگام وقف ملحق مي كنند و سكت مانند سكوت مصدر است و مقصود از سكت : وقف است ، زيرا به وقف سكوت حاصل مي شود ، پس هاء سكت يعني : هاء وقف و آوردن هاء سكت بمنظور آن است كه حركت آخر كلمه خوانده شود و وقف بر حركت هم نشود و آن در چند مورد اگر بخواهند وقف كنند آمرده مي شود :
1-پس از ضميري كه آخرش متحرك باشد و هاء نباشد مانند :
و ما ادراك ماهيه نارٌ حاميه : چه مي داني چيست آن ، آتشي است بسيار سوزنده ( القارعه-101-11 ) هيه : ضمير مفرد مؤنث غائب است ، هاء سكت به آن ملحق شده و مانند : حسابيه كتابيه ماليه سلطانيه ، در سوره الحاقه (96) در آخر هر يك ضمير متكلم وحده و هاء سكت مي باشد .
2-پس از صيغه امر مفرد مذكر كه يك حرفي باشد مانند :
قِ از وقي يقي وقاية ، و فِ از وفي يفي وفاء ، و رَ از رأي يري رؤية ، كه در حالت وقف قه و فه و ره گفته مي شود و هاء سكت در اين صورت واجب است ، زيرا كلمه يك حرف است و اگر نياورند قهراً وقف به حركت لازم مي آيد .
3-پس از فعل مضارع ناقص مجزوم مانند : لم يخشَ لم يدعُ لم يرمِ ، جائز است در حالت وقف لم يخشه لم يدعه لم يرمه گفته شود و جائز است هاء سكت نياورند و بر حرف آخر وقف نمايند ، گر چه التقاء ساكنين مي شود ، زيرا گفته شد كه التقاء ساكنين در وقف جائز است .
4-در آخر منادي مندوب مانند : يا محمداه و بحث منادي در كتاب نحو مذكور است .
5-هر اسمي كه آخرش الف و مبني باشد مانند : ههنا كه در حالت وقف جائز است ههناه گفته شود و اقسام اسم مبني در كتاب نحو مذكور است .
6-هر اسم مبني كه آخرش متحرك باشد مانند : اين كيف حيث ، در حالت وقف جائز است ، اينه كيفه حيثه ، گفته شود
7-هر حرفي كه آخرش متحرك باشد مانند : لعلّ لكنّ منذُ در حالت وقف جائز است گفته شود لعله لكنه منذه و در قران بعضي از قُرّاء خوانده اند : انه لمن الظالمينه ، زيرا نون جمع حرف متحرك است .
8-كلمه «ما» كه براي استفهام است اگر مجرور واقع گردد واجب است الفش حذف شود در كتابت و قرائت چه در حال وصل و چه وقف مانند : عمّ يتساءلون : يكديگر را از چه پرسش مي كنند ؟ ( نبأ-78-1) اصل آن عن ما بوده فالف ما حذف و نون در ميم ادغام شده عمّ گرديده و در حالت وقف جائز است هاء سكت به آن ملحق شود و عمه قرائت گردد .
9-كلمه «انا» كه ضمير متكلم وحده است ، در حالت وصل جائز است بلكه اولي است به حذف الف قرائت شود ، چنانچه اكثر قراء در همه آيات اين گونه قرائت كرده اند و جائز است به اثبات الف خوانده شود ف چنانچه نافع كه يكي از قراء سبعه است در انا اُحيي و اُميت خوانده است و در حالت وقف بايد به اثبات الف بخوانند و جائز است الف به هاء تبديل گردد وانه خوانده شود .