جعل : قرار دادن است ، يعني فاعل مفعول را چيزي قرار دهد كه ماده فعل بر آن چيز دلالت مي كند مانند :
وعد الله الذين آمنوا منكم و عملوا الصالحات ليستخلفنهم في الارض كما استخلف الذين من قبلهم : نويد داد خدا كساني از شما را كه ايمان آوردند و كردار هاي شايسته كردند كه در زمين خليفه قرارشان بدهد چنانچه كساني كه پيش از آنان بودند خليفه قرار داد (نور-24-55) .
جعلوا اصابعهم في آذانهم و استغشوا ثيابهم : انگشتانشان را در گوش هايشان گذاردند و جامه شان را غشاء قرار دادند (نوح-71-7) ، غشاء : چيزي است كه به آن چيزي را بپوشانند ، درباره قوم نوح است كه هر گاه با نوح عليه السلام برخورد مي كردند گوش خود را مي گرفتند كه سخن او را نشنوند و جامه بر سر مي كشيدند تا او را نبينند .
و اين معني از جعل قسم سومي است غير از آن دو قسم كه در معني چهاردهم باب افعال گفتته شد .