تلبس : جسمي را در بر جسم ديگر كردن و مقصود در اينجا آْن است كه فاعل چيزي را كه فعل از آ» مشتق است در بر كرده است مانند :
تقمَّصَ زيدٌ : زيد قميص در بر كرد ( قميص : پيراهن) .
تختَّمَ : خاتم در دست كرد ( خاتم : انگشتر ) .
تعمَّمَ : عمامه بر سر بست (عمامه : پارچه اي است كه به سر بندند ) .
تنعَّلَ : نعلين به پا كرد ( نعلين : نوعي از كفش است ) .
تدثَّرَ : دّثار پوشيد ( دثار : لباسي كه روي لباسها پوشند ) .
تحزَّمَ : حِزام بست ( حزام : كمربند انسان و حيوان است ) .
تقلّدتْ المرئه : آن زن قلاده بست ( قلاده : گردنبند است ) .