استعمال : بكار زدن است ، يعني فاعل ماده اي كه فعل از آن مشتق شده بكار زند مانند :
اظّفرتْ الهره : گربه ظفرش را به كار زد (ظفر : ناخن است يعني پنجه زد ).
استلم الحاج : حاج سلمه را بكار زد ( سلمه : سنگ است ) يعني : حجر الاسود را دست ماليد و بوسيد .
از اميرالمؤمنين عليه السلام روايت شده كه حجر الاسود پيش از خلقت آدم عليه السلام فرشته اي بود ، خداي متعال پيمان بندگان را در عالم ذر در طوماري ثبت نمود و در دهان آن فرشته گذاشت ، سپس او را به صورت سنگي كرد و در زمين قرارش داد ، دستور الهي است كه حاجيان در طواف كه به او مي رسند او را دست بمالند و ببوسند ، و دعاء پيمان عالم ذر را بخوانند .