جعل : قرار دادن است و اين معني در اينجا چنان است كه فاعل چيزي را كه ماده فعل بر آن دلالت مي كند براي مفعول قرار دهد و باب افعال به اين معني متعدي است ، مانند:
ارعيتُ المواشي : براي مواشي رِعي قرار دادم ( رعي : علف چراگاه است كه حيوان مي خورد - مواشي : جمع ماشيه : رمه گاو و گوسفند و شتر است.)
اقبرتُ زيداً : براي زيد قبر قرار دادم ( قبر : گور ) در قران آمده : ثم اماته فاقبره : سپس خدا او را مي رانيد پس برايش قبر قرار داد (عبس - 80-21 )
اركبتُ ابني : براي پسرم مركبي قرار دادم.
و معني ديگري براي قرار دادن در باب افعال هست و آن چنان است كه فعل دو مفعول دارد و مفعول دوم به ماده فعل متّصف مي گردد و براي مفعول اول قرار داده مي شود . مانند :
اشفاك الله عسلاً : خدا عسل را براي تو شفا قرار دهد
اسقيتك اهاباً : اهابي را براي تو سقا قرار دادم ( اهاب : پوست حيوان - سِقاء : مشك است كه در آن آب و شير و غيرآن مي ريزند.