يعني رسيدن وقت كاري و آن كار را ماده فعل قرار مي دهند و به كسي كه آن كار را انجام مي دهد ، يا به چيزي كه آن كار درباره اش انجام ميشود نسبت داده مي شود و در هر دو صورت فعل لازم است ، يعني مفعول اصطلاحي ندارد. مانند :
احصد الزرع : وقت حصاد زراعت رسيد ( حصاد : درويدن ) و مي شود بگويي : احصد الزارع : وقت آن رسيد كه زارع درو كند و اگر خواستي بگويي درو كرد يا مي كند ثلاثي مجرد مي آوري و مي گويي : حصد ، يحصد الزارعُ الزرعَ : درو كرد يا درو مي كند زارع زراعت را .
اركب المُهر : وقت مركوب شدن آن كره اسب شد.
اقطف الثمرُ : وقت قطف ميوه رسيد ( قطف : چيدن)
و مي شود بگويي : اقطف القوم : وقتش رسيد كه آن گروه ميوه شان را بچينند و ثلاثي مجردش چنان است كه در حصد گفته شد.
تُنتِجُ الفَرسةُ : وقت نتيجه دادن آن ماده اسب مي رسد واگر خواستي بگويي نتيجه داد ، يعني زاييد از ثلاثي مجرد مي آوري .