دانستي كه در اين صيغه ها ضرْب اصل و ماده همه آنها است و در هر صيغه اي چيزي زياد شده ، تا از اصل واحد كلمات بسياري و در نتيجه معاني مختلفي حاصل گردد وبسياري از آن زياد شده هاي بر اصل به نام ضمير است و ضمير از اقسام اسم است و شرحش در مبحث اسماء خواهد آمد و ضمير هايي كه در اينجا گفته مي شود به نام ضمير فاعل است ، اينك بيان هر يك از آن زياد شده ها :
1-ضرب -حروف زياده ندارد، فقط سه حرف اصلي مفتوح شده است،ولي ضمير مفرد مذكر غائب كه هو باشد در آن مستتر است، يعني اين فعل از جهت معني داراي آن ضمير است ولي در صورتي ك اسمي از فاعلش در پيش مذكور باشد و در اصطلاح آن ضمير را فاعل گويند، نه آن اسمي كه پيش از فعل مذكور است مانند :
زيد ضرب : زيد زد در اين صورت مي گوييم : زيد مبتدا است و ضرب خبر مبتدا است و در ضرب ضمير هو مستتر است كه راجع به زيد و فاعل فعل است و اگر گفته شود : ضرب زيد : زيد زد در اين صورت مي گوييم : ضرب فعل و زيد فاعل آن است و در ضرب ضميري نيست و جهت اين اصطلاحات در علم نحو روشن مي گردد.
2-ضربا -الف علامت تثنيه . ضمير فاعل است ، يعني الف در اين صيغه فاعل است مانند هو در آن صيغه و در اصطلاح آن را ضمير مستتر يعني پنهان و اين را ضمير بارز يعني آشكار گويند، مانند : زيدان ضربا : دو مرد به نام زيد زدند الف در ضربا راجع به زيدان و فاعل فعل است و اگر پيش از فعل نامي از فاعل نباشد گفته مي شود: ضرب زيدان ، در اين صورت مي گوييم: ضرب فعل و زيدان فاعل است و نيازي به ضمير نيست.
3-ضربوا -واو علامت جمع مذكر و ضمير فاعل است مانند: زيدون ضربوا و ضرب زيدون و آنچه در صيغه تثنيه گفته شد در اينجا نيز گفته مي شود و در اين صيغه فتحه باء به مناسبت واو به ضمه تبديل شده است و در كتابت قاعده آن است كه پس از واو جمع الفي نويسند تا با واو غير جمع اشتباه نشود ولي خوانده نمي شود.
4-ضربتْ -تاء ساكن در اين صيغه علامت تأنيث است ، يعني دلالت مي كند كه فاعل مؤنث است و ضمير مفرد مؤنث غائب كه هي باشد در آن مستتر است آنگونه كه هو در ضرب مستتر است .
5-ضربتا -تاء علامت تأنيث فاعل و الف علامت تثنيه و ضمير فاعل است.
6-ضربن -نون مفتوح علامت جمع مؤنث و ضمير فاعل است ، مانند واو كه علامت جمع مذكر است و اگر فاعل جماعتي از مردان و زنان باشند صيغه ضربوا آورده مي شود و باء در اين صيغه تا صيغه چهاردهم براي سهولت تلفظ ساكن شده .
7-ضربتَ -تاء مفتوح علامت مفرد مذكر حاضر و ضمير فاعل است.
8-ضربتما -تما علامت تثنيه مذكر حاضر و ضمير فاعل است.
9-ضربتم -تم علامت جمع مذكر حاضر و ضمير فاعل است.
10-ضربتِ -تاء مكسور علامت مفرد مؤنث حاضر و ضمير فاعل است.
11-ضربتما -تما در اين صيغه مانند صيغه هشتم ضمير فاعل است و هنگام تكلم از قرائن دانسته مي شود فاعل مرد است يا زن.
12-ضربتن -تن علامت جمع مؤنث حاضرو ضمير فاعل است .
13-ضربتُ -تاءمضموم علامت متكلم وحده و ضمير فاعل است.
14-ضربنا -نا علامت متكلم مع الغير و ضمير فاعل است .
اين چهارده صيغه ماضي اما چهارده صيغه مضارع :
1-يضرب -ياء حرف مضلرع و ضمه اي كه بر حرف آخر كلمه است در اصطلاح علامت رفع گويند و رفع يكي از اقسام اعراب است و معني اعراب و اقسام آن در علم نحو بيان مي شود و چنانچه در ضرب گفته شد در يضرب ضمير هو نيز مستتر است.
2-يضربان -ياء حرف مضارع ، الف علامت تثنيه و ضمير فاعل است ، نون مكسور علامت رفع است و ضمه باء به مناسبت الف به فتحه تبديل مي شده.
3-يضربون -ياء حرف مضارع ، واو علامت جمع مذكر و ضمير فاعل است و نون مفتوح علامت رفع است.
4-تضرب -تاء حرف مضارع . ضمه آخر كلمه علامت رفع است و در اين صيغه مانند ضربت ضمير هي مستتر است.
5-تضربان -تاء حرف مضارع ، الف علامت تثنيه و ضمير فاعل و نون مكسور علامت رفع است.
6-يضربن -ياء حرف مضارع ، نون مفتوح در اين صيغه علامت جمع مؤنث و ضمير فاعل است و ضمه باء براي سهولت تلفظ به سكون تبديل شده.
7-تضرب - تاء حرف مضارع ، ضمه علامت رفع و در اين صيغه ضمير انت مستتر است به استتار واجب تا فاعلش بوده باشد ، يعني هيچ گاه اين صيغه از ضمير انت خالي نمي شود چنانچه در معني آن مي گويي : زدي تو ، بر خلاف ضرب و ضربتْ و يضرب و تضرب كه استتار ضمير در آنها جائز است ، يعني اگر اسمي از فاعل پيش از فعل مذكور باشد ، پس ضميري در آنها است كه به آن اسم راجع مي شود ، ولي اگر مذكور نباشد و فاعل پس از فعل واقع شود ضميري در آنها نيست ، چنانچه در ضرب بيان شد.
8-تضربان -تاء حرف مضارع ، الف علامت تثنيه و ضمير فاعل و نون مكسور علامت رفع است.
9-تضربون -تاء حرف مضارع ، واوا علامت جمع مذكر و ضمير فاعل و نون مفتوح علامت رفع است.
10-تضربين -تاء حرف مضارع و ياء علامت مفرد مؤنث حاضر و ضمير فاعل و نون مفتوح علامت رفع است.

11-تضربان -تاء حرف مضارع و الف علامت تثنيه و ضمير فاعل و نون مكسور علامت رفع است .
12-تضربن -تاء حرف مضارع ،و نون مفتوح علامت جمع مؤنث و ضمير فاعل است.
13-اضرب -همزه حرف مضارع ،ضمه علامت رفع و در اين صيغه ضمير انا مستتر است به استتار واجب مانند انت كه در تضرب صيغه هفتم مستتر است.
14-نضرب -نون حرف مضارع ، ضمه علامت رفع و در اين صيغه ضمير نحن مستتر است به استتار واجب و معني استتار آن است كه فعل از جهت معني داراي آن ضمير است.
و اجمال كلام در زيادات ماضي آنكه در اواخر دوازده صيغه ضمائر بارز متصل شده و در دو صيغه ضرب و ضربتْ ضمير مستتر است و تاء كه علامت تأنيث است ملحق شده.
و در چهارده صيغه مضارع غير از ضميرها در اول آنها حرف مضارع زياد شده در صيغه اول و دوم و سوم و ششم ياء ، در صيغه سيزدهم همزه ، در صيغه چهاردهم نون ، در هشت صيغه ديگر تاء و در آخر دوازده صيغه علامت رفع زياد شده ، در صيغه اول و چهارم و هفتم و سيزدهم و چهاردهم ضمه ، در صيغه دوم و پنجم و هشتم و يازدهم نون مكسور و در صيغه سوم و نهم و دهم نون مفتوح و در دو صيغه جمع مؤنث غائب و حاضر يضربن و تضربن علامت رفع نيست.
و اما چهارده صيغه امر ، چنانچه مذكور شد همان چهارده صيغه مضارع است ، ولي در اول شش صيغه غائب و دو صيغه متكلم لام مكسور كه به نام لام امر است پيش از حرف مضارع زياد شده و در اول شش صيغه حاضر حرف مضارع حذف و همزه اي به جايش آورده شده و از آخر دوازده صيغه علامت هاي رفع حذف شده و در آخر دو صيغه يضربن و تضربن تغييري نشده است و در صورت صيغخ هاي امر گذشت و در تقسيم پنجم به تفصيل بيان خواهد شد.
اين مثال ها كه تا به حال آورده ايم از ماده ضرب بود و ماده و مصدري كه فعل بناء شود، همين سه قسم و همين چهارد صيغه است و مثال هايي كه در مطلب آينده مي آوريم از ماده نصر : ياري كردن مي باشد، ماضي آن نصر و مضارعش ينصر مي باشد.