از مثالها ظاهر شد ضَرْب كه ماده و اصل آنها است در همه موجود است و در صيغه ها حروف و حركاتي زياد شده است ، پس هر يك از صيغه ها از ماده و اصل كه مصدر است مشتق و ساخته شده ، ولي ترتيب چنان است كه ماضي از مصدر و مضارع از ماضي و امر از مضارع مشتق مي باشد، و تفصيل آنها بدين قرار است:
1-ضَرَبَ : از مصدر كه ضَرْب است گرفته شده به زياد كردن فتحه اي بر راء و فتحه اي بر باء.
2-ضربا : از ضرب گرفته شده به زياد كردن الفي در آخرش.
3-ضربوا : از ضرب گرفته شده به زياد كردن واوي در آخرش و تبديل فتحه باء را به مناسبت ضمه.
4-ضربت : از ضرب گرفته شده به زياد كردن تاء ساكني در آخرش.
5- ضربتا :از ضربتْ گرفته شده به زياد كردن الفي در آخرش.
6- ضربن : از ضربتْ گرفته شده به حذف تاء و زياد كردن نون مفتوحي در آخرش.
7- ضربتَ :از ضرب گرفته شده به ساكن كردن باء و زياد كردن تاء مفتوحي در آخرش.
8-ضربتما :از ضربتَ گرفته شده به مضموم كردن تاء و زياد كردن ميم و الفي در آخرش.
9-ضربتم : از ضربتَ گرفته شده به مضموم كردن تاء و زياد كردن ميم ساكني در آخرش.
10-ضربتِ : از ضرب گرفته شده به زياد كردن تاء مكسوري در آخرش و ساكن كردن باء.
11-ضربتما : از ضربتِ گرفته شده به مضموم كردن تاء و زياد كردن ميم و الفي در آخرش.
12-ضربتن : از ضربتِ گرفته شده به مضموم كردن تاء و زياد كردن نون مشدد مفتوحي در آخرش.
13-ضربتُ :از ضرب گرفته شده به ساكن كردن باء و زياد كردن تاء مضمومي در آخرش.
14-ضربنا : از ضربتُ گرفته شده به حذف تاء و زياد كردن نون و الفي در آخرش.
چنانچه گفته شد : هر مفردي از آن صيغه ها از مفرد اول (ضرب) گرفته شده و تثنيه و جمع از مفرد خودش گرفته شده و همچنان مضارع كه اكنون گفته مي شود.
1-يضرب : از ضرب گرفته شده به زياد كردن ياء مفتوحي در اولش و ساكن كردن ضاد و مكسور كردن راء و مضموم كردن باء.
2-يضربان : از يضرب گرفته شده به زياد كردن الفي و نون مكسوري در آخرش و مفتوح كردن باء به مناسبت الف.
3-يضربون : از يضرب گرفته شده به زياد كردن واو ساكني و نون مفتوحي در آخرش.
4-تضرب : از يضرب گرفته شده به تبديل كردن ياء به تاء.
5-تضربان : از تضرب گرفته شده به زياد كردن الفي ونون مكسوري.
6-يضربن : از تضرب گرفته شده به تبديل كردن تاء به ياء در اولش و ساكن كردن باء و زياد كردن نون مفتوحي در آخرش.
7-تضرب : از يضرب گرفته شده به تبديل كردن ياء به تاء.
8-تضربان : از تضرب گرفته شده به زياد كردن الف و نون مكسوري در آخرش و مفتوح كردن باء به مناسبت الف.
9-تضربون : از تضرب كرفته شده به زياد كردن واو ساكن و نون مفتوح در آخرش.
10-تضربين : از يضرب گرفته شده به تبديل كردن ياء به تاء در اولش و زياد كردن ياء ساكن و نون مفتوح در آخرش و مكسور كردن باء به مناسبت ياء.
11-تضربان : از تضربين گرفته شده به تبديل كردن ياء و نون به الف و نون مكسور و مفتوح كردن باء به مناسبت الف.
12-تضربن : از تضربين گرفته شده به ساكن كردن باء و حذف ياء.
13-اضرب : از يضرب گرفته شده به تبديل كردن ياء به همزه.
14-نضرب : از اضرب گرفته شده به تبديل كردن همزه به نون.
و صيغه هاي امر تابع چهارده صيغه مضارع است، يعني هر يك از صيغه هاي امر از هر يك از صيغه هاي مضارع گرفته شده ، بدين قرار:
1-ليضرب از يضربُ گرفته شده به زياد كردن لام مكسور در اولش و ساكن كردن باء در آخرش.
2-ليضربا : از يضربان گرفته شده به زياد كردن لام در اولش و حذف نون در آخرش.
3-ليضربوا : از يضربون گرفته شده به زياد كردن لام در اولش و حذف ونو از آخرش.
4-لتضرب از تضرب گرفته شده به زياد كردن لام و ساكن كردن باء.
5-لتضربا : از تضربان گرفته شده به زياد كردن لام و حذف نون.
6-ايضربن : از يضربن گرفته شده به زياد كردن لام فقط.
7-اضرب : از تضرب گرفته شده به حذف حرف مضارع و آوردن همزه مكسوري در اولش و ساكن كردن باء در آخرش.
8-اضربا : از تضربان گرفته شده به حذف حرف مضارع و آوردن همزه در اولش و حذف نون در آخرش.
9-اضربوا : از تضربون گرفته شده به حذف حرف مضارع و آوردن همزه در اولش و حذف نون در آخرش.
10-اضربي : از تضربين گرفته شده به حذف حرف مضارع و آوردن همزه در اولش و حذف نون در آخرش.
11-اضربا : از تضربان گرفته شده به حذف حرف مضارع و آوردن همزه در اولش و حذف نون در آخرش.
12-اضربن : از تضربن گرفته شده به حذف حرف مضارع و آوردن همزه در اولش فقط.
13-لاضرب : از اضرب گرفته شده به زياد كردن لام مكسور در اولش و ساكن كردن باء در آخرش.
14-لنضرب : از نضرب گرفته شده به زياد كردن لام و ساكن كردن باء.
پس ملاحظه شد كه چهارده صيغه امر تابع چهارده صيغه مضارع است با تغيراتي در اول آنها و آخر آنها بدين گونه:
شش صيغه غائب و دو صيغه متكلم در اولش لام مكسوري آورده مي شود و شش صيغه مضارع در اولش حرف مضارع حذف مي شود و به جايش همزه آورده مي شود و در پنج صيغه : دو صيغه مفرد مذكر و مؤنث غائب و يك صيغه مفرد مذكر حاضر و دو صيغه متكلم ، حرف آخر ساكن ميشود و در هفت صيغه : چهار صيغه تثنيه و دو صيغه جمع مذكر و يك صيغه مفرد مؤنث حاضر ، نون از آخرش حذف مي شود و دو صيغه جمع مؤنث در آخرش تغيري نيست.
بلكه فعل ،در كلام عرب از جنبه صيغه و ساختمان لفظ نه از جهت معني ، يا ماضي است يا مضارع ، زيرا در اول آن يا يكي از حروف مضارعه هست يا نيست ، اگر نيست ماضي است و اگر هست مضارع است، ولي چون حرف مضارع از اول امر حاضر حذف مي شود، آن شش صيغه به صيغه امر ناميده شده و قسم سومي گرديده.
اما حروف ديگر كه در اول و آخر صيغه ها زياد مي شود علاماتي است كه اكنون بيان آنها مي شود.