چنانچه در مثال ها مشاهده شد ، نسبت فعل در كلام متكلم يا به فاعل است يعني به كسي كه روي سخن و خطاب كلام با او نيست،يا به فاعل حاضر است، يعني به كسي كه روي سخن و خطاب كلام با او است، يا به خود متكلم است و در هر صورت فاعل يا مذكر است يا مؤنث در هر صورت فاعل يا واحد است يا اثنين است يا جماعت.
بنابراين فعل را بايد هيجده صيغه باشد :شش براي غائب ، شش براي حاضر ، شش براي متكلم، و هر شش صيغه سه براي مذكر و سه براي مؤنث و هر سه صيغه يك براي واحد و يك براي اثنين و يك براي جماعت.
ولي براي متكلم دو صيغه بيش نيست ، يك صيغه براي متكلم وحده ، يعني متكلم به تنهايي ، چه مرد باشد چه زن ، و يك صيغه براي متكلم مع الغير ، يعني متكلم با غير خودش ، چه دو باشند يا جماعت ، چه مرد باشند يا زن ، چنانچه در فارسي چه در غائب چه در حاضر ، چه در متكلم ، دو صيغه بيش نيست.