7-موسي بن عمران بن يصهار بن قهات بن لاوي بن يعقوب بن اسحاق بن ابراهيم علي نبينا و آله و عليهم السلام ، يكي از انبياء اولي العزم است ، گفته اند لفظ مركب است از مووسي و مو در لغت فرعونيان كه گروه قبط بودند به معني آب بود اشاره مي كردند و براي نشان دادن مي گفتند : مو سي يعني صندوقي كه روي آب و پهلوي درختان است سپس اين كلمه كم كم نام او شد و موسي به معني تيغ سر تراشي عربي است و در اشتقاق آن اختلاف است ، بعضي گفته اند : اسم مفعول يا مصدر ميمي است از اوسي يوسي ايساءً : سرتراشيدن و كوفيون گفته اند : وزنش فُعلي است از ماس يميس ميساً : خراميدن وبي باكي كردن ، گوئيا كه تيغ بر روي سر ميخرامد وبي باكي مي كند و بعضي گفته اند : فُعلي است از ماس يموس موساً : سر تراشيدن و بعضي گفته اند : فُعلي است از ماسٌ : سبك سري كه سر زنش در او اثر نكند ، گويا تيغ سلماني هم بر اين صفت است وبناء بر قول اول كلمه مذكر است و جمعش مواسي و بناء بر اقوال ديگر مؤنث است وجمعش موسيات و ماسٌ دراصل مَوَسٌ بوده بر وزن حسن ، صفه مشبهه است .