طريق ساختن آن چنان است که الف و تاء کشيده در آخر کلمه مي آورند و اگر در آخر کلمه تاء باشد حذف مي گردد ، و اين جمع آوري براي مونث مي آيد مانند : هند ، ضاربة ، شجرة ، مي گويي : هندات ، ضاربات ، شجرات ، لکن چند گون اسم مذکر به اين جمع مي آيد .
1-مصدر غير ثلاثي مجرد ، مانند : اکرام ، انعام ، تعريف ، استخراج ، دحراج ، احرنجام در جمع اينها مي گويي : اکرامات ، انعامات ، تعريفات ، استخراجات ، دحراجات ، احرنجامات .
2-وصف غير عاقل ، مانند فاعل ، مفعول ، منصوب ، مرفوع ، مجرور ، موصوف ، در اصطلاح نحو مي گويي : فاعلات ، مفعولات ، منصوبات ، مرفوعات ، مجرورات ، موصوفات .
3-اسم مصغر غير عاقل ، مانند : دُرَيهِم ، کُتيّب ، حجير ، مکيسير مي گويي : دريهمات ، کتيّبات ، حجيرات ، و مکيسيرات .
4-هر اسم غير عربي که در عربي استعمال شود ،چه تعريف شده باشد يا نه ، مانند تلفون ، تلغراف ، برنامج ، انموذج ، و رزنامج مي گويي : تلفونات ، تلغرافات ، برنامجات ، انموذجات ، رزنامجات .
5- کلمه اي که اولش« ذو يا ابن» باشد ، براي غير عاقل مانند ذوالقعدة ، ذوالحجة ، ابن آوي: شغال در جمع اينها مي گويي : ذوات القعدة ، ذوات الحجة ، بنات آوي .