با الحاق تاء است ، مؤنث ضاربٌ عالم بائع ناصر معلوم مضوب متروك منصور ضاربة عالمة بائعة ناصرة معلومة مضروبة متروكة منصورة است ، ولي اوصافي كه مختص زنان است بدون تاء استعمال مي شود ، زيرا مذكر ندارد تا براي امتياز در مؤنثش تاء آورده شود مانند حامل حائض طالق مطفل متئم مرضع ، لكن در قران مرضعة آمده است و نيز در مؤنث معتل اللام اعلال نيست وگفته مي شود : قاضية راضية رامية سامية داعية طائية شافية كافية وافية والية جائية سائية و دو صيغه اخير مذكرش جاء و ساء است ، در اصل جايي و ساوي بوده ، ياء وواو چنانچه در معتل العين گفته شد به همزه قلب شد جاءي و ساءي گرديد ، همزه دوم را قلب به ياء نمودند تا اجتماع همزتين نشود ، پس اعلال راميٌ در آنها عمل شد ، جاءٍ و ساءٍ گرديد و همچنين است هر چه مانند آنها است .