6-مصدر عددي و آن را مصدرالمرّة نيز مي گويند و بيان عددو مرّة فعل را با آن مي كنند و وزنش در ثلاثي مجرد فَعلَة و استعمالش چند گونه است .
اگر بخواهد بيان كنند كه فعل يك مرّة واقع است مثلاً گويند : ضربتُ ضربةً : يك بار زدم و وقفتُ وقفةً : يك بار وقوف نمودم و اگر فعل مصدر اصليش بر اين وزن آمده با وصف واحدة مي آورند تا اشتباه با مصدر تاكيدي نشود مانند رحمة واحدة و دعوتة دعوةً واحدةً زيرا رحمة و دعوة مصدر اصلي يرحم و دعا يدعو است .
و گاهي وصف واحده براي توضيح آورده مي شود . زيرا وزن فعلة براي افهام وحدت كافي است و آن وزن مصدر اصلي هم نيست مانند : فاذا نفخ في الصور نفخة واحدة و حملت الارض و الجبال فدكتا دكةً واحدةً فيومئذٍ وقعت الواقعة : پس چون دميده شد در صور يك دميدن و بركنده شد زمين و كوهها پس در هم كوبيده و هموار شد به يك كوبيدن پس واقع مي شود آنچه واقع شدني است (الحاقه-69-14) و مصدر اصلي اين دو فعل نفخ ودك است .
و گاهي اين مصدر با وصف آورده مي شود مانند فعصوا رسول ربهم فاخذ هم اخذةً رابيةً : پس مخالفت كردند فرستاده پروردگارشان را پس خدا گرفت آنان را گرفتي سختي (الحاقه-69-10) .
و در غير ثلاثي مجرد براي دلالت بر مرة تاء به مصدر ملحق مي كنند مانند اكرمت زيداً اكرانةً : يك بار اكرام كردم زيد را و استغفرتُ استغفارةً : يك بار استغفار كردم و تدحرجت تدحرجةً : يك بار غلطيدم .
و اگر مصدر غير ثلاثي مجرد تاء داشته باشد وصف واحدة مي آورند مانند اقمت اقامة واحدة : يك بار به پاداشتم و زكّيت تزكية واحدة : يك بار زكات دادم و دحرجت دحرجةً واحدةً : يك بار غلطانيدم .
و اگر بخواهند بيان كنند كه دو بار فعل واقع است هر گونه باشد تثنيه بنائ مي كنند مانند ضربته ضربتين : دو بار زدم او را و رأيته رأيتين : دو بار ديدم او را و دعوته دهوتين و اقمت اقامتين و اكرمت اكرامتين و دحرجت دحرجتين .
و اگر بخواهند بيان كنند چند دفعه فعل واقع است مصدر را با الف و تاء جمع مي بندند مانند رحمتة رحماتٍ و ضربتة ضرباتٍ و ادّبته تاديباتٍ و اكتسبتُ اكتساباتٍ .
و اگر تعيين دفعات را خواهند با اسم عدد مي آورند مانند ضربته ثلاث ضرباتٍ و داويت خمس مداوياتٍ .
و اگر به جاي مصدر لفظ مرة يا دغعه آورند همان معني مفهوم مي شود مانند ضربته مرة و رايته مرة و ابكاني زيد مرتين و طلقت دفعتين و سافرت ثلاث دفعاتٍ و حججت خمس مراتٍ .
و گاهي در ثلاثي مجرد اين وزن را نمي آورند ، بلكه مصدر اصلي را با تاء مي آورند مانند اتيت اتيانةً : يك بار آمدم و لقيته لقاءةً : يك بار ديدارش كردم ولي قياس و قاعده اتيةً و لقيةً است .
. اين قسم مصدر بدون فعلش نيز استعمال مي شود مانند ولئن مستهم نفخةمن عذاب ربّك ليقولنّ يا ويلنا انّا كنّا ظالمين : و اگر يك وزشي از عذاب پروردگارت آنان را رسد هر آينه مي گويند اي واي بر ما همانا ما ستمكاران بوديم (انبيا-21-46) و اين قسم مصدر را در اصطلاح نحو مفعول عددي گويند .