3-مصدر ميمي و آن در ثلاثي مجرد بر چند وزن است :
مَفعَل مانند مضرب مسجد مقتل مبرز كه به معني ضرب سجود قتل فتح بروز مي باشد و اين قياسي است ، از هر فعلي جائز است استعمال شود .
مَفعِل و اين وزن در معتل الفاء واوي قياسي است مانند مورد موضع موقع كه به معني ورود وضع وقوع است و از فعل صحيح به ندرت آمده است مانند مرجع به معني : رجوع و از معتل العين بسيار آمده ولي قياسي نيست مانند محيض مجيء مقيل مبيت مشيب مزيد مسير مصثير .
مَفعُل اين وزن قياسي نيست و چند لفظي بيش شنيده نشده مانند مكرم مهلك مألك به معني كرم و هلاكت و رسالت .
و گاهي بر آخر اين مصدر تاء ملحق مي شود مانند مرحمة مسعاة محمدة معونة مقدرة مكرمة مهلكة معذرة مفسدة مودّة مقالة مسألة مذهبة مهابة مهانة منجاة مرضاة مغزاة مذمّة مظلمة مظنّة مغفرة معصية معيشة محمية مأدبة معتبة مردّة محالة معرفة .
و مصدر ميمي در غير ثلاثي مجرد بر وزن اسم مفعول آن باب ساخته مي شود و بيان اسم مفعول خواهد آمد مانند معتقد معتمد مخرج مسترحم مدحرج به معني : اعتقاد اعتماد اخراج استرحام دحراج است و اين نيز قياسي است و اين مصدر را ميمي گويند ، زيرا در اولش ميم است .