1-مصدر ثلاثي مجرد و آن دلالت مي كند بر حدث و نسبتش به ذاتي، زيرا حدث مستدعي ذات است ، بر خلاف ذات كه از جنبه مفهوم مستدعي حدث نيست ، گر چه در واقع حدثهايي به آن متعلق باشد و ديگر اقسام مصدر نيز همين دلالت را دارد با زياده اي در بعضي از آنها ، چنانچه بيان خواهد شد و مصدر ثلاثي مجرد قياسي نيست ، جز در بعضي موارد به طور اكثريت و امثله اوزان آنها از اين قرار است : نصر فكر بعد طلب هدي صغر خنق رحمة حمرة عبرة غلبة سرقة ، در اينها تاء زائد است ، ذكري دعوي بشري ، در اينها الف زائد است ، غفران حرمان ليّان نزوان ، در اينها الف و نون زائد است ، ذهاب سؤال صراف ، در اينها الف زائد است ، دخول قبول در اينها واو زائداست ، صعوبه در اين واو و تاء زائد است ، صهيل در اين ياء زائد است ، شبيبه در اين ياء و تاء زائد است ، صيرورة در اين واو و راء دوم و تاء زائد است ، تهلكة در اين تاء اول و تاء آخر زائد است ، تبيان ترحال در اينها تاء و الف زائد است ، علانيه در اين الف وو ياء و تاء زائداست ، اكذوبة در اين همزه و واو و تاء زائد است ، كراهية در اين الف و ياء و تائ زائد است ، سودد دال دوم زائد است ، حثّيثّي در اين ثائ و ياء و الف زائد است ، رهبوت واو و تاء زائد است و رسم الخط در اين وزن آن است كه تاء را كشيده مي نويسند آ اينها اوزان مشهور و كثير است و غير اينها اوزاني نامشهور و قليل هست .
اما موارد قياسي اين اوزان كه به طور اكثريت است بدين قرار مي باشد :
وزن فَعْل براي افعال متعدي است مانند ضرب قتل اكل نصر صرف جعل رفع رمي ترك كسر .
وزن فَعَل براي اوصاف است مانند مرض فرح حسد كرم طلب سخط طمع غضب سفه جزع تعب هوي كسل حزن خذر سقم شرف طرب عدم .
وزن فَعالة وفِعالة براي صنعت و حرفة و هنر است مانند كتابة صناعة زراعة فلاحة دلالة دباغة تجارة نجارة خياطة صياغة حياكة دراسة .
وزن فَعَلان براي حركت و اضطراب است مانند ضربان غليان دوران نزوان جولان طوفان .
وزن فُعال براي گريختن و خودداري كردن است مانند فرار اباق جماع نفار شراد اباء .
وزن فُعلَة براي الوان است مانند حمرة صفرة سمرة ادمة كدرة بلجة زرقة .
وزن فُعال و فعيل براي اصوات يا افعالي كه در آنها صوت است مانند صراخ سعال زحار بغام صهيل ضباح صخيد نعيب ازاز نعيق بكاء صريخ .
اينها قياس مصادر ثلاثي مجرد است بر حسب معاني و بعضي قياس و قاعده را بر حسب لازم و متعدي گفته اند و بعضي بر حسب ابواب ششگانه آورده اند ، ولي چون كدام كليت ندارد و موارد تخلف در آنها بسيار است فائده اي در تفصيل آنها نيست .