سوالات تستی کتاب المنطق اشکال چهارگانه (شکل اول) 1. در قیاس اقترانی، شکل اول چگونه تعریف میشود؟ الف) موضوع بودن حد وسط در هر دو مقدمه ب) محمول بودن حد وسط در هر دو مقدمه ج) محمول در صغری و موضوع در کبری د) موضوع در صغری و محمول در کبری ✅ پاسخ […]
الف) موضوع بودن حد وسط در هر دو مقدمه
ب) محمول بودن حد وسط در هر دو مقدمه
ج) محمول در صغری و موضوع در کبری
د) موضوع در صغری و محمول در کبری
✅ پاسخ صحیح: د
📜 استناد عربی: «وهو ما کان الاوسط فیه محمولاً فی الصغری موضوعاً فی الکبری»
📖 ترجمه: شکل اول آن است که حد وسط در صغری محمول و در کبری موضوع باشد.
📝 شرح: این چینش باعث میشود که حد اصغر و اکبر در نتیجه همان جایگاه خود را در مقدمات حفظ کنند.
🎯 مثال قیاس شکل اول: کل انسان حیوان است. کل حیوان نامی است. نتیجه: کل انسان نامی است.
📜 استناد عربی: «کان هذا الشکل علی مقتضی الطبع، وبیّن الإنتاج بنفسه لا یحتاج إلی دلیل وحجة»
📖 ترجمه: این شکل مطابق طبع است و تولید نتیجه در آن روشن است و نیاز به دلیل ندارد.
📝 شرح: چون چینش مقدمات با نتیجه هماهنگ است، ذهن بهراحتی نتیجه را میپذیرد.
🎯 مثال: کل انسان حیوان است. کل حیوان نامی است. نتیجه: کل انسان نامی است.
📜 استناد عربی: «لهذا الشکل شرطان: 1. (إیجاب الصغری)»
📖 ترجمه: برای این شکل دو شرط است، اول: ایجاب صغری
📝 شرح: اگر صغری سلبی باشد، ارتباط بین حد وسط و حد اصغر مبهم میشود و نتیجه حاصل نمیشود.
🎯 مثال نادرست: لا شیء من الحجر بنبات کل نبات نامی است نتیجه: ❌ کل حجر نامی نیست (قیاس عقیم)
📜 استناد عربی: «2. (کلیة الکبری)»
📖 ترجمه: شرط دوم: کلیت کبری
📝 شرح: اگر کبری جزئی باشد، ممکن است حکم اکبر فقط بر بخشی از حد وسط صدق کند و قابل تعمیم به حد اصغر نباشد.
🎯 مثال نادرست: کل ماء سائل بعض السائل یلتهب بالنار نتیجه: ❌ بعض الماء یلتهب بالنار (قیاس عقیم)
📜 استناد عربی: «فلم یتکرر الاوسط فی المعنی، و إن تکرر لفظاً»
📖 ترجمه: حد وسط در معنا تکرار نشده، اگرچه در لفظ تکرار شده است.
📝 شرح: اگر حد وسط در معنا دو چیز متفاوت باشد، قیاس معتبر نیست.
🎯 مثال نادرست: کل ماء سائل بعض السائل یلتهب بالنار (منظور نفت) نتیجه: ❌ بعض الماء یلتهب بالنار
📜 استناد عربی: «فالباقی أربعة فقط. وکل هذه الأربعة بیّنة الإنتاج»
📖 ترجمه: فقط چهار ضرب باقی میماند که همگی تولید نتیجه میکنند.
📝 شرح: از ۱۶ حالت ممکن، فقط ۴ حالت با رعایت دو شرط تولید نتیجه میکنند.
🎯 مثال: کل انسان حیوان است کل حیوان نامی است نتیجه: کل انسان نامی است
📜 استناد عربی: «(الاول) من موجبتین کلیتین، ینتج موجبة کلیة»
📖 ترجمه: ضرب اول از دو مقدمه موجبه کلیه تشکیل شده و نتیجهاش موجبه کلیه است.
📝 شرح: این حالت کاملترین و قویترین نوع قیاس شکل اول است.
🎯 مثال: کل انسان حیوان است کل حیوان نامی است نتیجه: کل انسان نامی است
📜 استناد عربی: «(الثانی) من موجبة کلیة وسالبة کلیة، ینتج سالبة کلیة»
📖 ترجمه: ضرب دوم از موجبه کلیه و سالبه کلیه تشکیل شده و نتیجهاش سالبه کلیه است.
📝 شرح: ترکیب ایجاب و سلب در این حالت نتیجهای سلبی و کلی میدهد.
🎯 مثال: کل انسان حیوان است لا حیوان ناطق است نتیجه: لا انسان ناطق است
📜 استناد عربی: «(الثالث) من موجبة جزئیة وموجبة کلیة، ینتج موجبة جزئیة»
📖 ترجمه: ضرب سوم از موجبه جزئیه و موجبه کلیه تشکیل شده و نتیجهاش موجبه جزئیه است.
📝 شرح: چون یکی از مقدمات جزئی است، نتیجه نیز جزئی خواهد بود.
🎯 مثال: بعض انسانها حیواناند کل حیوان نامی است نتیجه: بعض انسانها نامیاند
📜 استناد عربی: «(الرابع) من موجبة جزئیة وسالبة کلیة، ینتج سالبة جزئیة»
📖 ترجمه: ضرب چهارم از موجبه جزئیه و سالبه کلیه تشکیل شده و نتیجهاش سالبه جزئیه است.
📝 شرح: ترکیب جزئی و سلبی نتیجهای سلبی و محدود میدهد.
🎯 مثال: بعض انسانها حیواناند لا حیوان ناطق است نتیجه: بعض انسانها ناطق نیستند
| شماره | پاسخ صحیح |
|---|---|
| 1 | د |
| 2 | ب |
| 3 | ب |
| 4 | ب |
| 5 | ج |
| 6 | ب |
| 7 | الف |
| 8 | ب |
| 9 | ب |
| 10 | د |
📜 استناد عربی: «و فی الحقیقة إن هذا الشرط راجع إلی (القاعدة الاولی)، لأن الاوسط فی الواقع علی هذا الفرض غیر متکرر»
📖 ترجمه: در حقیقت این شرط به قاعده اول برمیگردد، زیرا در این فرض حد وسط در معنا تکرار نشده است.
📝 شرح: اگر کبری جزئی باشد، ممکن است حد وسط در معنا دو چیز متفاوت باشد و قیاس عقیم شود.
🎯 مثال نادرست: کل ماء سائل بعض السائل یلتهب بالنار نتیجه: ❌ بعض الماء یلتهب بالنار
📜 استناد عربی: «الشرط الاول تسقط به ثمانیة ضروب، و هی حاصل ضرب السالبتین من الصغری فی الأربع من الکبری»
📖 ترجمه: شرط اول باعث حذف هشت ضرب میشود که حاصل ضرب صغریهای سلبی با چهار کبری است.
📝 شرح: اگر صغری سلبی باشد، ارتباط با حد وسط مبهم میشود و نتیجه حاصل نمیشود.
🎯 مثال نادرست: لا شیء من الحجر بنبات کل نبات نامی است نتیجه: ❌ کل حجر نامی نیست
📜 استناد عربی: «الشرط الثانی تسقط به أربعة حاصل ضرب الجزئیتین من الکبری فی الموجبتین من الصغری»
📖 ترجمه: شرط دوم باعث حذف چهار ضرب میشود که حاصل ضرب کبریهای جزئی با صغریهای موجبه است.
📝 شرح: جزئیت کبری مانع از تعمیم حکم به حد اصغر میشود.
🎯 مثال نادرست: کل انسان حیوان است بعض حیوانات ناطقاند نتیجه: ❌ بعض انسانها ناطقاند
📜 استناد عربی: «فالمحصورات کلها تستخرج من أضرب هذا الشکل. ولذا سمی (کاملاً) و (فاضلاً)»
📖 ترجمه: همه محصورات از ضربهای این شکل استخراج میشوند، لذا آن را کامل و فاضل نامیدهاند.
📝 شرح: شکل اول تنها شکلی است که میتواند هر چهار نوع نتیجه (موجبه کلیه، سالبه کلیه، موجبه جزئیه، سالبه جزئیه) را تولید کند.
🎯 مثال: چهار ضرب منتج شکل اول → چهار نوع نتیجه
📜 استناد عربی: «(الاول) من موجبتین کلیتین، ینتج موجبة کلیة»
📖 ترجمه: ضرب اول از دو مقدمه موجبه کلیه تشکیل شده و نتیجهاش موجبه کلیه است.
📝 شرح: این حالت قویترین نوع قیاس شکل اول است.
🎯 مثال: کل انسان حیوان است کل حیوان نامی است نتیجه: کل انسان نامی است
📜 استناد عربی: «(الثانی) من موجبة کلیة وسالبة کلیة، ینتج سالبة کلیة»
📖 ترجمه: ضرب دوم از موجبه کلیه و سالبه کلیه تشکیل شده و نتیجهاش سالبه کلیه است.
📝 شرح: ترکیب ایجاب و سلب در این حالت نتیجهای سلبی و کلی میدهد.
🎯 مثال: کل انسان حیوان است لا حیوان ناطق است نتیجه: لا انسان ناطق است
📜 استناد عربی: «(الثالث) من موجبة جزئیة وموجبة کلیة، ینتج موجبة جزئیة»
📖 ترجمه: ضرب سوم از موجبه جزئیه و موجبه کلیه تشکیل شده و نتیجهاش موجبه جزئیه است.
📝 شرح: چون یکی از مقدمات جزئی است، نتیجه نیز جزئی خواهد بود.
🎯 مثال: بعض انسانها حیواناند کل حیوان نامی است نتیجه: بعض انسانها نامیاند
📜 استناد عربی: «(الرابع) من موجبة جزئیة وسالبة کلیة، ینتج سالبة جزئیة»
📖 ترجمه: ضرب چهارم از موجبه جزئیه و سالبه کلیه تشکیل شده و نتیجهاش سالبه جزئیه است.
📝 شرح: ترکیب جزئی و سلبی نتیجهای سلبی و محدود میدهد.
🎯 مثال: بعض انسانها حیواناند لا حیوان ناطق است نتیجه: بعض انسانها ناطق نیستند
📜 استناد عربی: «فلم یتکرر الاوسط فی المعنی، و إن تکرر لفظاً»
📖 ترجمه: حد وسط در معنا تکرار نشده، اگرچه در لفظ تکرار شده است.
📝 شرح: تکرار معنایی حد وسط شرط اصلی برای تولید نتیجه معتبر است.
🎯 مثال نادرست: کل ماء سائل بعض السائل یلتهب بالنار نتیجه: ❌ بعض الماء یلتهب بالنار
📜 استناد عربی: «الشرط الاول تسقط به ثمانیة ضروب… الشرط الثانی تسقط به أربعة… فالباقی أربعة فقط»
📖 ترجمه: شرط اول (سلب صغری) و شرط دوم (جزئیت کبری) باعث حذف ضربات عقیم میشوند.
📝 شرح: رعایت نکردن این دو شرط باعث میشود قیاس نتیجه ندهد.
🎯 مثال نادرست: لا شیء من الحجر بنبات بعض نباتات نامیاند نتیجه: ❌ بعض الحجر نامیاند
📜 استناد عربی: «إذ لو کانت سالبة، فلا یعلم أن الحکم الواقع علی الأوسط فی الکبری یلاقی الأصغر فی خارج الأوسط ام لا»
📖 ترجمه: اگر صغری سلبی باشد، معلوم نمیشود که حکم واقعشده بر حد وسط در کبری، با حد اصغر در خارج ارتباط دارد یا نه.
📝 شرح: ایجاب صغری تضمین میکند که حد اصغر با حد وسط مرتبط است و حکم کبری قابل تعمیم است.
🎯 مثال نادرست: لا شیء من الحجر بنبات کل نبات نامی است نتیجه: ❌ کل حجر نامی نیست
📜 استناد عربی: «فإن المقصود بالسائل الذی حکم به علی الماء خصوص الحصة منه التی تلتقی مع الماء، و هی غیر الحصة من السائل الذی یلتهب بالنار»
📖 ترجمه: مقصود از “سائل” در کبری، بخشی از آن است که با “ماء” در صغری متفاوت است؛ پس حد وسط در معنا تکرار نشده.
📝 شرح: جزئیت کبری باعث میشود که حد وسط در دو مقدمه به دو معنا باشد و قیاس عقیم شود.
🎯 مثال نادرست: کل ماء سائل بعض السائل یلتهب بالنار نتیجه: ❌ بعض الماء یلتهب بالنار
📜 استناد عربی: «فالباقی أربعة فقط. وکل هذه الأربعة بیّنة الإنتاج»
📖 ترجمه: فقط چهار ضرب باقی میماند که همگی تولید نتیجه میکنند.
📝 شرح: از ۱۶ حالت ممکن، فقط ۴ حالت با رعایت دو شرط تولید نتیجه میکنند.
🎯 مثال: کل انسان حیوان است کل حیوان نامی است نتیجه: کل انسان نامی است
📜 استناد عربی: «(الاول) من موجبتین کلیتین، ینتج موجبة کلیة»
📖 ترجمه: ضرب اول از دو مقدمه موجبه کلیه تشکیل شده و نتیجهاش موجبه کلیه است.
📝 شرح: این حالت کاملترین و قویترین نوع قیاس شکل اول است.
🎯 مثال: کل انسان حیوان است کل حیوان نامی است نتیجه: کل انسان نامی است
📜 استناد عربی: «(الثانی) من موجبة کلیة وسالبة کلیة، ینتج سالبة کلیة»
📖 ترجمه: ضرب دوم از موجبه کلیه و سالبه کلیه تشکیل شده و نتیجهاش سالبه کلیه است.
📝 شرح: ترکیب ایجاب و سلب در این حالت نتیجهای سلبی و کلی میدهد.
🎯 مثال: کل انسان حیوان است لا حیوان ناطق است نتیجه: لا انسان ناطق است
📜 استناد عربی: «(الثالث) من موجبة جزئیة وموجبة کلیة، ینتج موجبة جزئیة»
📖 ترجمه: ضرب سوم از موجبه جزئیه و موجبه کلیه تشکیل شده و نتیجهاش موجبه جزئیه است.
📝 شرح: چون یکی از مقدمات جزئی است، نتیجه نیز جزئی خواهد بود.
🎯 مثال: بعض انسانها حیواناند کل حیوان نامی است نتیجه: بعض انسانها نامیاند
📜 استناد عربی: «(الرابع) من موجبة جزئیة وسالبة کلیة، ینتج سالبة جزئیة»
📖 ترجمه: ضرب چهارم از موجبه جزئیه و سالبه کلیه تشکیل شده و نتیجهاش سالبه جزئیه است.
📝 شرح: ترکیب جزئی و سلبی نتیجهای سلبی و محدود میدهد.
🎯 مثال: بعض انسانها حیواناند لا حیوان ناطق است نتیجه: بعض انسانها ناطق نیستند
📜 استناد عربی: «فالمحصورات کلها تستخرج من أضرب هذا الشکل. ولذا سمی (کاملاً) و (فاضلاً)»
📖 ترجمه: همه محصورات از ضربهای این شکل استخراج میشوند، لذا آن را کامل و فاضل نامیدهاند.
📝 شرح: شکل اول تنها شکلی است که میتواند هر چهار نوع نتیجه را تولید کند.
🎯 مثال: چهار ضرب منتج شکل اول → چهار نوع نتیجه
📜 استناد عربی: «فلم یتکرر الاوسط فی المعنی، و إن تکرر لفظاً»
📖 ترجمه: حد وسط در معنا تکرار نشده، اگرچه در لفظ تکرار شده است.
📝 شرح: تکرار معنایی حد وسط شرط اصلی برای تولید نتیجه معتبر است.
🎯 مثال نادرست: کل ماء سائل بعض السائل یلتهب بالنار نتیجه: ❌ بعض الماء یلتهب بالنار
📜 استناد عربی: «الشرط الاول تسقط به ثمانیة ضروب… الشرط الثانی تسقط به أربعة… فالباقی أربعة فقط»
📖 ترجمه: شرط اول (سلب صغری) و شرط دوم (جزئیت کبری) باعث حذف ضربات عقیم میشوند.
📝 شرح: رعایت نکردن این دو شرط باعث میشود قیاس نتیجه ندهد.
🎯 مثال نادرست: لا شیء من الحجر
الأشکال الأربعة قلنا: إن القیاس الاقترانی لا بد له من ثلاثة حدود: أوسط وأصغر وأکبر. ونضیف علیه هنا، فنقول: إن وضع الاوسط مع طرفیه فی المقدمتین یختلف، ففی الحملی قد یکون موضوعاً فیهما او محمولاً فیهما، او موضوعاً فی الصغری ومحمولاً فی الکبری، او بالعکس. فهذه أربع صور. وکل واحدة من هذه الصور تسمی (شکلاً). و کذا فی الشرطی یکون تالیاً ومقدماً. فالشکل فی اصطلاحهم علی هذا هو «القیاس الاقترانی باعتبار کیفیة وضع الاوسط من الطرفین» ولنتکلم عن کل واحد من الأشکال الأربعة فی الحملی، ثم نتبعه بالاقترانی ا الشکل الاول الشکل الاول وهو ما کان الاوسط فیه محمولاً فی الصغری موضوعاً فی الکبری. أی یکون وضع الحدین فی المقدمتین مع الاوسط عین وضع أحدهما مع الآخر فی النتیجة: فکما یکون الأصغر موضوعاً فی النتیجة یکون موضوعاً فی الصغری، و کما یکون الأکبر محمولاً فی النتیجة یکون محمولاً فی الکبری. ولهذا التفسیر فائدة نرید أن نتوصل إلیها. فإنه لأجل أن الأصغر وضعه فی النتیجة عین وضعه فی الصغری، و إن الأکبر وضعه فی النتیجة عین وضعه فی الکبری، کان هذا الشکل علی مقتضی الطبع، وبیّن الإنتاج بنفسه لا یحتاج إلی دلیل وحجة، بخلاف البواقی ولذا جعلوه اول الأشکال. وبه یستدل علی باقی شروطه: لهذا الشکل شرطان: 1. (إیجاب الصغری) ، إذ لو کانت سالبة، فلا یعلم أن الحکم الواقع علی الأوسط فی الکبریأ یلاقی الأصغر فی خارج الأوسط ام لا، فیتحمل الأمران، فلا ینتج الإیجاب و لا السلب کما نقول مثلاً: لا شیء من الحجر بنبات وکل نبات نامٍ فانه لا ینتج الإیجاب: (کل حجر نام). و لو أبدلنا بالصغری قولنا (لا شیء من الإنسان بنبات). فإنه لا ینتج السلب: (لا شیء من الإنسان بنام). اما إذا کانت الصغری موجبة فإن ما یقع علی الأوسط فی الکبری لا بد أن یقع علی ما یقع علیه الاوسط فی الصغری. 2. (کلیة الکبری) ، لأنه لو کانت جزئیة لجاز أن یکون البعض من الأوسط المحکوم علیه بالأکبر غیر ما حکم به علی الأصغر، فلا یتعدی الحکم من الأکبر إلی الأصغر بتوسط الأوسط. و فی الحقیقة إن هذا الشرط راجع إلی (القاعدة الاولی) ، لأن الاوسط فی الواقع علی هذا الفرض غیر متکرر؛ کما نقول مثلا: کل ماء سائل وبعض السائل یلتهب بالنار فإنه لا ینتج (بعض الماء یلتهب بالنار) ، لأن المقصود بالسائل الذی حکم به علی الماء خصوص الحصة منه التی تلتقی مع الماء، و هی غیر الحصة من السائل الذی یلتهب بالنار، و هو النفط مثلاً. فلم یتکرر الاوسط فی المعنی، و إن تکرر لفظاً. هذه شروطه من ناحیة الکم و الکیف، اما من ناحیة الجهة فقد قیل إنه یشترط فیه (فعلیة الصغری). ولکنا أخذنا علی أنفسنا ألاّ نبحث عن الموجهات، لأن أبحاثها المطولة تضیع علینا کثیراً مما تجب أن نعلمه. و لیس فیها کبیر فائدة لنا. ضروبه: کل مقدمة من القیاس فی حد نفسها یجوز أن تکون واحدة من المحصورات الأربع، فإذا اقترنت الصور الأربع فی الصغری مع الأربع فی الکبری. خرجت عندنا ست عشرة صورة للاقتران تحدث من ضرب أربعة فی أربعة. و ذلک فی جمیع الأشکال الأربعة. والصورة من تألیف المقدمتین تسمی بثلاثة أسماء: (ضرب) و (اقتران) و (قرینة). وهذه الاقترانات او الضروب الستة عشر بعضها منتج، فیسمی (قیاساً). وبعضها غیر منتج، فیسمی (عقیماً). وبحسب الشرطین فی الکم و الکیف لهذا الشکل الاول تکون الضروب المنتجة أربعة فقط. اما البواقی فکلها عقیمة، لأن الشرط الاول تسقط به ثمانیة ضروب، و هی حاصل ضرب السالبتین من الصغری فی الأربع من الکبری، و الشرط الثانی تسقط به أربعة حاصل ضرب الجزئیتین من الکبری فی الموجبتین من الصغری، فالباقی أربعة فقط. وکل هذه الأربعة بیّنة الإنتاج، ینتج کل واحد منها واحدة من المحصورات الأربع، فالمحصورات کلها تستخرج من أضرب هذا الشکل. ولذا سمی (کاملاً) و (فاضلاً). و قد رتبوا ضروبه علی حسب ترتب المحصورات فی نتائجه: فالاول ما ینتج الموجبة الکلیة، ثم ما ینتج السالبة الکلیة، ثم ما ینتج الموجبة الجزئیة، ثم ما ینتج السالبة الجزئیة. (الاول) من موجبتین کلیتین، ینتج موجبة کلیة. کل ب م وکل م ح مثاله … کل ب ح (الثانی) من موجبة کلیة وسالبة کلیة، ینتج سالبة کلیة. کل ب م و لا م ح مثاله … لا ب ح (الثالث) من موجبة جزئیة وموجبة کلیة، ینتج موجبة جزئیة. ع ب م وکل م ح مثاله … ع ب ح (الرابع) من موجبة جزئیة وسالبة کلیة، ینتج سالبة جزئیة. ع ب م و لا م ح مثاله … س ب ح
فهرست
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.